آوای باد انگار آوای خشکسالیست
دنیا به این بزرگی یک کوزه سفالیست
باید که عشق ورزید، باید که مهربان بود
زیرا که زنده بودن هر لحظه احتمالیست
دلی دارم که تنگ مشهد توست
به سر شوق حریم و گنبد توست
گدایی خسته در باب الجوادت
امید او به فضل مرقد توست
هر زمان بوی خمینی به سر افتد ما را
دور سید علی خامنه ای میگردیم
ما همان نسل جوانیم که ثابت کردیم
در ره عشق جگردارتر از صد مردیم
ای بهر خمینی خدا یارترین سیدعلی
وز نخله ی انقلاب پربارترین سیدعلی
من در کنف ولایتت می خوابم آقاجان
ای در قِبَل* دسیسه بیدارترین سیدعلی
المنة لله کــــه خدایی گشتیم
با یاری فاطـــمه ولایـــی گشتیم
در روضه ی نورانی هرشب دربیت
با خامنه ای کــرببلایی گشتیم
ﺑﺎﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﮥ ﯾﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﺭﺍﻩ ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺳﺮﮐﻮﯼ ﻧﮕﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﻣﻦ ﻫﻤﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺯﻣﻘﺪﺍﺭﻭ ﻋﯿﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
ﺑﯿﻘﺮﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮔﻮﺷﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ
غم های زمانه ام که بی حد باشد
یا آب و هوای دل من بد باشد
در تَق تَقِ این قطار حل خواهد شد
وقتی حرکت به سمت “مشهد” باشد !
محبوب رضاست هر که دل ریشتر است
از کعبــه صفــای ایـن حــرم بیشتر است
اینــجاسـت طبیبــــی کـه نــدارد نـوبــــت
هـر دل کـه شکستــه تـر بــود پیشتر است
دلـــــــــــــــــــــــــــم شـــکسته بالــــــــهایم هـــــوای پــرزدن دارنـــد
دلـــــــــــــــــــــــــم شکســـــــته مـی خواهـــم پــــــرواز کنم
شـده ام کبـوتـــــــــــــــــــر حـرمت یـــــــــــــــــــــا حـــــسین
بـطلب بیـایــم حــــرمت یــــــــــــــــا حســــین
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله
چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله
زائر کرببلا حق شفاعت دارد
قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله
دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است
کار ما دست تو آقاست اباعبدالله
هر کسی داد سلامی به تو و اشکش ریخت
او نظر کردهی زهراست اباعبدالله
چشم ما روز قیامت به پر قنداقهست
پسرت مالک فرداست اباعبدالله
روزی گریهی ما دست رباب افتاده
روضهخوان دل صحراست اباعبدالله
از فراقت به جوانی همگی پیر شدیم / بی تو از وادی دنیا همگی سیر شدیم
بی خود از حادثه ی عشق تو دیوانه و مست / عاشق کوی تو گشتیم و زمین گیر شدیم
عشقی است در میانِ دلِ ما که کیمیاست
این عشق این جنون همه ی آبروی ماست
روزیِ ماست نوکریِ خوب خانه ای
آقای ما کریم و جوانمرد و باوفاست
ما در بهشت هم همه دنبال هیئتیم
جنّت بدون روضه ی ارباب بی صفاست...
به دلتنگی هایمـــ دست نزن
می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!!
آنگاه غرقـــــ می شــــــــــــوی
در سیلابـــــ اشكهایی
كه بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !!!
ϰ-†нêmê§ |